باورهای جامعه در مورد شغل
این تعریف، تعریفی عجیب در مورد شغل زندگی است. در حقیقت این تعریف می گوید در جامعه و دنیایی که ما زندگی می کنیم، باور مردم به این صورت است که قبول کرده اند شغلی را انتخاب کنند و با آن تا آخر عمر به خوبی و خوشی زندگی کنند. اما آیا در عمل هم به این صورت است؟ اصلا این باور از کجا نشأت می گیرد؟افراد در پاسخ به این سوال می گویند تا آنجا که به یاد داریم به شکل سنتی همیشه همین گونه بوده است. هنگامی که بچه بودیم همیشه بزرگترها از من می پرسیدند که می خواهیم چه کاره بشویم و جالب است که حتی زمانی که کودک بودیم بزرگترها احساس می کردند که باید حتما شغلی را انتخاب کنیم.یکی از مخاطبان می گفت: یادم می آید هنگامی که دو یا سه ساله بودم مرد شیر فروشی را می دیدم که برایمان در بطری های شیشه ای زیبا شیرهای خوشمزه می آورد و آن موقع دلم میخواست که شیر فروش بشوم. هنگامی که پلیس ماشین مادرم را در کنار جاده متوقف کرد و آن شخصی که مادرم را مجبور کرد در کنار جاده توقف کند به شدت تحسین کردم و تا چند وقت می خواستم پلیس بشوم.کمی بعد دکتری دستم را که در کشتی شکسته بود جا انداخت و بعد از آن میخواستم دکتر شوم. و هنگامی که خانه مان آتش گرفت ایده آتش نشان شدن به نظرم بهترین فکر بود. و اطرافیانم از اینکه می دیدند که به جای انتخاب یک شغل، من از این شاخه به آن شاخه می روم و نظرم عوض می شود کمی دلسرد شده بودند. بسیاری از مردم وقتی این داستان را می شنوند و می بینند که تجربه های زندگی چگونه بر تصمیم کودک تأثیر می گذارد، این مسئله را کودکانه و یا غیر واقعی می پندارند. اما می خواهیم بدانید که شما همواره از اتفاق های زندگی خود الهام می گیرید و هنگامی که به خود اجازه بدهید تا ایده های جاری شده به سمتتان را دنبال کنید، رسیدن به تجربه های فرح بخش امکان پذیر می گردد تا اینکه شغل خود را بر اساس انتخاب های دیگران و توجيهاتی که برای این انتخاب ها دارند، انتخاب کنید، مثل سنت های خانوادگی و یا میزان درآمدی که فلان شغل دارد.نیت اصلی ما از انتخاب شغل رسیدن به تجربه های لذت بخش است
جای تعجب نیست که افراد زیادی در تصمیم گیری برای کاری که می خواهند تا آخر عمرشان انجام دهند دچار مشکل هستند چرا که شما موجوداتی چند وجهی هستید و نیت اصلی شما رسیدن به تجربه های لذت بخش به همراه رشد و بالندگی و لذت بردن از آزادی مطلقی است که در وجود شما نهادینه شده است. به بیانی دیگر بدون داشتن تصویری واقعی از آزادی هرگز شاد و سرخوش نخواهید بود و بدون وجود شادی نمی توانید رشد و بالندگی حقیقی را تجربه کنید.شاید به نظر بعضی ها این کار بچه گانه بیاید اما طبیعی است که زندگی شما را به سمت ماجرای بعدی و بعدی پیش می برد. شما را تشویق می کنیم تا هر چه زودتر نیت و دلیل اصلی زندگیتان را که همان زندگی با خوشی و شادی تا آخرین لحظه است، انتخاب کنید. اگر به سمت این فعالیتها گرایش پیدا بکنید و خواسته هایی را که در هماهنگی کامل با نیت و قصد اصلی شما هست به آغوش بکشید، همچون آزادی، رشد شادی و نشاط، بهترین انتخاب شغلی خود را خواهید داشت.شغلى انتخاب کنید که احساس شادی به شما می دهد و در زندگی خوشحالتان می کند نه اینکه تنها درآمد خوبی داشته باشد و بعد با آن پول کارهایی انجام دهید که شما را خوشحال کند. هنگامی که شادی برایتان بیشترین اهمیت را داشته باشد، و هر کاری که برای امرار معاش انجام می دهید شما را شاد کند، به ترکیبی از بهترین چیزها دست پیدا کرده اید.می توانید در همه موقعیت ها احساس خوبی داشته باشید. اما اگر رسیدن به تعادل ارتعاشی در اولويتتان باشد، شرایط و موقعیت هایی را که از جایگاه شادی جذب می کنید رسیدن به شادی بیشتر را برایتان ممکن می سازد.اگر این مطلب را دوست داشتید، با امتیاز دادن به آن از ما حمایت کنید.
[کل: میانگین: ]