آیا تلاش کردن به معنی سخت کار کردن است؟ پاسخ این سوال دغدغه همه افرادی است که به دنبال رسیدن به خواسته های خود هستند و در زندگی هدف دارند. ما در این پست می خواهیم این سوال را از جنبه های مختلف قانون جذب بررسی کنیم. با ما همراه شوید.شما خالق قدرتمندی هستید و با این درک به این محیط فیزیکی آمديد که می توانید خواسته های خود را از طریق قدرت افکار و هدایت کردن عمدی آنها بیافرینید. هدف شما آفرینش از طریق عمل نبوده است. شاید مدتی زمان ببرد تا دوباره این آگاهی را درک کنید اما باز هم تاکید می کنیم که فکر و صحبت کردن از چیزهایی که می خواهید خیلی با ارزش تر است تا از چیزهایی صحبت کنید که هم اکنون وجود دارند.هنگامی که قدرت افکار را درک کنید و به شکل عمدی این قدرت را به سمت خواسته های خود هدایت نمایید، متوجه خواهید شد عمل شما مسیری می شود که در آن از خواسته خود لذت می برید.هنگامی که به هماهنگی ارتعاشی می رسید یعنی افکاری که دارید موجب شادی و خشنودی شما می شوند و انجام عمل به شما الهام می گردد، هر دو بخش را به خوبی انجام داده اید. زمانی که خود را با فرکانس ارتعاشی منبع تنظیم می کنید از نظر شما عمل آسان خواهد شد و در نتیجه کاری که باید انجام دهید به شما الهام می شود.نتایجی هم که از این راه به دست می آیند همواره راضی کننده می باشد. اما عملی که از جایگاه هماهنگی انجام نشود عملی ناکافی و سخت خواهد بود که در طول زمان شما را از پای در می آورد. بیشتر مردم آنقدر درگیر مسائل آنی و لحظه ای هستند که دیگر زمانی برای پرداختن به چیزهای مهم ندارند.خیلی ها به ما می گویند که آنقدر برای پول درآوردن سرشان شلوغ است که دیگر وقتی برای لذت بردن از آن ندارند، چون برای رسیدن به خواسته ها بر عمل خود تاکید دارید و آنقدر خود را خسته می کنید که نمی توانید از خواسته ای که به دست آورده اید لذت ببرید.شخصی چنین سوالی پرسیده بود: شغل من شبيه ماجراجویی می باشد و از آن بسیار لذت می برم اما هنگامی که موضوع پول به میان می آید احساس می کنم که دیگر برایم لذت بخش نیست. آیا این دو موضوع با یکدیگر جور نیستند؟و اما پاسخی که یکی از مربیان جذب و متافیزیک گفته بود را با هم می بینیم: این داستانی است که ما معمولا از افراد خلاق در زمینه موسیقی و هنر می شنویم. زمانی که آنها تصمیم می گیرند از کاری که عاشقش هستند پول به دست بیاورند و آن رشته را تبدیل به منبع اصلی درآمد خود بکنند، نه تنها پول درآوردن برایشان بسیار سخت می شود بلکه علاقه خود نسبت به آن رشته را نیز از دست می دهند
بیشتر مردم دیدگاه منفی نسبت به پول دارند، چون بیشتر آنها به جای صحبت از مزایایی که پول برای آنها دارد از کمبود پول و یا چیزهایی که نمی توانند بخرند به راحتی صحبت می کنند و همینطور بیشتر آنها به جای فکر کردن به چیزهایی که می خواهند، به اتفاقاتی مشغول می شوند که در حال حاضر در زندگی شان می افتد. و بدون اینکه متوجه شوند بیشتر از کمبود پول صحبت می کنند.بنابراین هنگامی که ایده چیزی که از آن لذت می برید مثل ماجراجویی، موسیقی و یا هنر با چیزی که مدت زمان زیادی نسبت به آن احساس کمبود می کنید مثل پول گره می خورد، موازنه فکری شما به سمت احساس غالب پیش می رود.اگر زمان بیشتری برای تجسم خواسته های خود صرف کنید. کمتر بر مشاهده آنچه که هست وقت بگذارید و داستان مثبتی را که احساس بهتری به شما می دهد با خود تمرین کنید، کم کم ماجراجویی که به دنبالش هستید تبدیل به ارتعاش غالب در شما می گردد. و هنگامی که آن داستان ماجراجویانه را تبدیل به وسیله ای برای کسب درآمد خود کنید، این دو به شکل کاملی با یکدیگر جفت می شوند.هیچ راهی بهتر از به دست آوردن پول از کاری که به آن علاقه دارید نیست. پول از طریق راه های بی پایان به زندگی شما جاری می شود. کار و یا مسیری که انتخاب می کنید مانع جاری شدن پول نیست بلکه دیدگاه شما نسبت به پول است که بر این موضوع تأثیر می گذارد.به همین خاطر است که بعضی از کسب و کارهایی که مردم شروع می کنند به شدت پر درآمد می گردد در حالیکه ایده ای که داشتند تا همین اواخر اصلا بازاری نداشت.شما خالق واقعیت ها و کسب و کار خود و پولی که به سمت شما جاری می شود هستید. شما نمی توانید صراحتا برخی فعالیت ها را سخت و برخی دیگر را آسان تلقی کنید چون هر چیزی که در هماهنگی با خواسته شما باشد آسان خواهد بود و به سمت شما جاری می گردد در حالی که کارهایی که با خواسته شما در هماهنگی نباشند کارهای سخت تر هستند و بیشتر مقاومت ایجاد می کنند.اگر در کاری که انجام می دهید احساس مشقت و سختی داشتید آگاه باشید که افکار ضد و نقیض شما در معادله آفرینش در حال ایجاد عنصری به نام مقاومت هستند. فکر کردن به چیزی که نمی خواهید موجب ایجاد مقاومت می شود و به همین خاطر است که شما را خسته می کند.اگر این مطلب را دوست داشتید، با امتیاز دادن به آن از ما حمایت کنید.
[کل: میانگین: ]
