انسان در جستجوی جاودانگی پایدار و ابدی “چیز دیگری” است که امیدوار است برایش شادی کامل و بی منتها را به ارمغان آورد. برای آن عده از افرادی که جستجو کرده و خداوند را یافته اند، جستجو به پایان رسیده؛ ذات احدیت آن چیز دیگر است.
کتاب انسان در جستجوی جاودانگی، مجموعه ای از سخنرانیهای پاراماهانسا یوگاناندا است. در این گفتگوها روی سخن او با انسان هایی است که در زندگی، طعم نومیدی، ناخشنودی، عدم جسارت و غم نرسیدن به تعالی روحی را چشیده و تجربه کرده اند. کتاب برای آنهایی است که در جستجوی درک معمای زندگی بوده و در اعماق قلب خود، بذر امید را در مورد حقیقت داشتن پروردگار یکتا و شناخت او می پرورانند، و هم چنین برای سالکانی که خدا را یافته اند.
امید است که این اثر بر جاده ی زندگی همه ی خوانندگان، پرتوی از انوار ربانی را تابانده و الهام بخش، حیات افزا، جهت دهنده و هدف بخش باشد. خداوند برای همه ی انسانها کفایت می کند. کتاب «انسان در جستجوی جاودانگی»، درباره خداوند است: در مورد جایگاه خداوند در زندگی انسان؛ در امیدها، اراده، الهامات و موفقیت های او. حیات، انسان، موفقیت – همگی تجلیات خداوند همه جا حاضر هستند، خداوندی که ما به گونه ای جداناپذیر به او وابسته ایم، هم چنان که موج از اقیانوس جدا نیست.
پاراماهانسا یوگاناندا، توضیح میدهد که چرا و چگونه بشر توسط خداوند خلق شده و چگونه جزء لاینفکی از او به شمار می رود و شناخت هر فردی از ذات یگانه به چه گونه ای است. درک نیاز بی چون و چرای انسان به خداوند، در کلیه ی جنبه های زندگی و یکی بودن او با هستی لایتناهی، شناخت حق را اساس رویکرد علمی و عملی به زندگی قرار می دهد.
انسان در جستجوی جاودانگی به خداوند می رسد
به عنوان مردی خداجو و خداپرست و عالم و آگاه به علم رّبانی و قدیمی یوگا، پاراماهانسا در میان همتایان خود در سراسر دنیا جایگاهی بس بلن و عظیم دارد. این که عنایت و توجه خداوند همواره شامل حال این شخصیت والا بوده، از زندگی نمونه ی او پیداست و پاسخ های مکررّ، زیبا، منحصر به فرد و تعالی بخشی هم که به صورت شهود دریافت می نمود، گواه مقام رفیع او در محضر خداوند است.
گلچینی که در کتاب انسان در جستجوی جاودانگی آمده، سخنرانی هایی است که وی در معابد، انجمن یا مراکز بین المللی ایراد نموده است. پاراماهانسا یوگاناندا اغلب پیش بینی می کرد: “من در بستر نخواهم مرد، بلکه لباس بر تن هنگامی که از خداوند و هند سخن می گویم، میمیرم”. در مارس ۱۹۵۲ پیش گویی او تحقق پیدا کرد.
در ضیافتی به افتخار سفیر هند، پاراماهانسا یوگاناندا که به عنوان سخنران میهمان دعوت شده بود، پس از نطق هیجان انگیز و قرائت چند بیتی از اشعار خود به این مضمون: “سرزمین من، آن جایی که گنگها، جنگلها، غارهای هیمالیا و انسانها رؤیای حق را می بینند، من از قفس جسم رها شدم و روحم به ابدیت پیوست”، همین طور که چشمانش را به آسمان دوخته بود به ملکوت اعلی پیوست. او در حال تشویق و ترغیب انسانها به شناخت حق، جان سپرد.
پیشنهاد کتاب: کتاب سخنانی از پاراماهانسا یوگاناندا
پاراماهانسا یوگاناندا در بیان این جمله با مسیح هم صدا بود:
تصور نکنید که من برای نابودی قانون یا پیامبران آمده ام. من نیامدم که نابود کنم بلکه آمده ام تا زنده و احیا کنم.
(انجیل متا 5:17)
پاراماهانسا به همه ی ادیان و بنیان گذاران آن ها احترام می گذاشت و برای همه ی جویندگان راه حق، احترامی خالصانه و صمیمانه قائل بود. خداوند وجود دارد، و هر جوینده ای که صمیمانه و خالصانه او را جستجو کند، وی را خواهد یافت. انسان بدون دریافت قدرت و نیرو از کردگار بزرگ، خالی از حیات است و قدرت عمل، اندیشه و احساس ندارد. بنابراین، از نقطه نظر پاراماهانسا، شناخت خداوند، نه تنها امتیاز و وظیفه ای ربانی است، بلکه ضرورتی عملی به شمار می آید.
وقتی انسان می تواند به مخزن همه قدرتها و موفقیت ها دست یابد، آیا جای افسوس نیست اگر در خود-نابسندگی دست و پا بزند؟ خرد نهفته در صفحات کتاب انسان در جستجوی جاودانگی، چیزی نیست که با مطالعه و یادگیری به دست آمده باشد، بلکه ثروتی است که بر اثر تجربه و آزمایش یک شخصیت پویای مذهبی به دست آمده، شخصیتی که زندگی اش سرشار از نشاط درونی و فضایل بیرونی بود.
معلمی جهانی که همان طور که آموخت، زندگی کرد و آواتاری که تنها آرزویش این بود که خرد و عشق حق را با همه ی جهانیان تقسیم کند. کتاب انسان در جستجوی جاودانگی به تمام عاشقان راه حق و حقیقت تقدیم می شود.
صالح
با سلام از شما سپاسگزارم که این کتاب رو در اختیار علاقه مندان قرار دادید.