معرفی شمایل های ویشنو
اکثر شمایل های ویشنو این معبود را در قالب مردی جوان با چهره ای بشاش نشان می دهند. رنگ او آبی است و چهار دست دارد. چشمان او چون نیلوفر زیبا هستند و تن پوش زرد رنگی به تن دارد. سر و گردن او به تاج و گردنبند مزین است و دست و بازوان نیرومندش به دستبند و بازوبندهای مرصع آراسته گشته اند. ریسمانی چون بند حمایل بر شانه دارد و حلقه ی موی طلایی بر سینه اش می درخشد.هریک از این زینت آلات و اشیایی که در دستان ویشنو قرار دارند و اصولا هیئت ظاهری وی که در قالب شمایل های ویشنو ظاهر می شود، سمبل یک یا چند صفت این معبود است.شمایل ها در سنت مذهبی – عبادي هندوان نقشی بسیار اساسی دارند، چنانکه نفس عبادت بدون وجود شمایل که گاه از آن به نام بت یاد می شود، معنی و مفهومی ندارد. شمایل ها در معابد، منازل، اداره ها و اماکن کسب به وفور یافت می شوند.حضور این شمایل ها به منظور یادآوری خدا در هر لحظه و مکان است. هندوان در مقابل آنها ادای احترام می کنند، آنها را به گل و عطر و عود مزین و معطر می سازند و پیش کش های گوناگون به پیش پای آنها می گذارند.شمایل شناسی یکی از ارکان شناخت هندوئیسم است. بخش اعظمی از آثار هنری هند بر شمایل ها استوار است و از این رو شناخت آنها در وادی تاریخ و فلسفه ی هنر اصیل شبه قاره نقشی اساسی دارد. در کتب مقدس هندوان اشارات مفصلی به ظواهر این معبودها و تجويزات مشخصی برای چگونگی ساخت این شمایل ها و مفهوم نمادین هریک از اجزاء آنها آمده که ذیلا به آنها می پردازیم.مشخصات شمایل های ویشنو
رنگ ویشنو: اکثر خدایان هند رنگ آبی یا به تعبیر بسیاری از پیروان این دین، رنگ مهتابی دارند. لفظ Nila در زبان سانسکریت به معنای آبی است (این لفظ با کلمه ی نیلی فارسی که به همان معنا است هم ریشه است) و رنگ خداوند به رنگ جاودانگی آبی نیلوفری است.بازوان ویشنو: همانگونه که ذکر شد ویشنو چهار بازو دارد. ترتیبی که متون مقدس برای ذکر بازوان ویشنو تجویز کرده اند از بازوی سمت راست تحتانی شروع و به بازوی سمت چپ تحتانی (مخالف عقربه های ساعت) ختم می شود.معرفی اشیاء، ابزار و سلاح های ویشنو
اشیایی که در دستان ویشنو قرار دارند عبارتند از صدف، چرخ، کمان و گرز که گاه گل نیلوفر هم به این مجموعه اضافه می شود. در شمایل های مختلف، گاه ابزار و سلاح های دیگری نیز در دست ویشنو دیده می شود که در ادامه همه این موارد را معرفی کرده ایم.صدف
در دست راست تحتانی من (ویشنو) صدفی حلزونی است که نمایانگر قدرت خلق و محافظت و سمبل چهار عنصر حیات است.این صدف پانکاجانیا (Pancajanya) نام دارد که به معنای «خیر برای پنج» یا «خلق شده از پنج عنصر» است. این پنج عنصر حیات عبارتند از: آب، باد، هوا (اثیر)، خاک و آتش. صدف که مکان و جایگاه زندگی جانور دریایی است، از ابتدایی ترین نوع حیات حکایت می کند.خود صدف همواره تداعی کننده ی اقیانوس و آب است. آب اولین منشاء حضور حیات بوده و اقیانوس سمبل پراکریتی (Prakriti) است که ماده ی اولیه جهان را تشکیل میدهد.شیارهای مدور و متحدالمرکز صدف حلزونی دوایری هستند که هر چه از مرکز اولیه و نقطه ی آغازین خود دور می شوند، وسیع تر و گسترده تر می گردند. نقش این دوایر که بر دیواره ی صدف حک گردیده، نشانه ی دوران های بی شمار هستی است که همگی از یک نقطه که همان ویشنو است، ظهور کرده اند.نوایی که هنگام دمیدن از آن خارج می شود، آوایی قدسی است که نیروهای یزدانی را فرا می خواند و چون صور اسرافیل تمام قوای خفته ی حیات باقی را بیدار میکند؛ این همان صدایی است که اولین لرزش را در آب های اولیه ایجاد کرد و از آن ارتعاش نشانه های حیات ظاهر گشت. صورت خارج شده از آن را می توان به آوای مقدس «Auma» که پرستندگان به هنگام دعا آن را با حضور کامل ادا میکنند، تشبیه نمود.استفاده از صدف در سنت مذهبی بسیاری از ادیان قدمت تاریخی دارد. هندوان در مراسم عبادی کهن خویش از آن استفاده می کرده اند. بسیاری از نقاشان، آفریننده را به هنگام خلق جهان در حال دمیدن به یک صدف نشان داده اند و ونوس، خداوند زیبایی، در علم الاساطیر کهن یونان از یک صدف در بستر اقیانوس متولد گشته که موضوع نقاشی های متعددی قرار گرفته است.
چرخ یا دیسک
در دست راست فوقانی من (ویشنو) دیسکی است که همچون خورشید می درخشد. این سمبل ذهن مشعشع من و نشان قومی تداوم حیات است.این چرخ را Sundrasana (زیبا منظر) می نامند که گاه به صورت دیسکی صیقلی و درخشان است و نظام آفرینش بارقه ای از انوار تابناک آن است. این صفحه ی مشعشع در هنگام مقابله با نیروهای تاریکی و ضد یزدانی، به سلاحی مهلک تبدیل میشود و در این حالت چون تیغه ی برنده ی شمشیری جاودانی که همان لبه ی تیز عقل مطلق است، می درخشد، سر از تن نیروهای جهل جدا می کند، و تمام قوای شر را رهسپار وادی عدم می سازد.در مواقعی نیز این آلت به چرخی با شش شعاع تبدیل می شود. این چرخ از گردش گردونه ی حیات، سپری شدن زمان، طی شدن روز و ماه و سال، و ظهور و افول ادوار هستی حکایت میکند. شش شعاع این چرخ اشاره به شش جهت (چپ، راست، پیش، پس، بالا و پایین) دارد که همگی حول یک نقطه و یک محور که چیزی مگر نقطه ی اتكاء هستی و نیروی لایزال ویشنو نیست، در گردش هستند.در مرکز این چرخ لفظ مقدس Hrm نقش شده است. این لفظ مقدس از ثبات نیروی لایتغيير واصل واحد جهانی حکایت می کند. اگر مرکز چرخ جابه جا شود و محور آن از جای خود حرکت کند، نظام کائنات فرو می ریزد.محیط دایره که همان سطح خارجی چرخ است، مایا (Maya) یا قوی مخیله ی الهی است که منشاء ظهور وقایع کثیر از آن حقیقت واحد ثابت است. تمام مراتب وجود و حیات با یک فاصله از این مرکز، بر گرد آن در طواف لاينقطع هستند. نظیر این مفهوم در اکثر ادیان الهی با عباراتی چون عبادت تکوینی و آیاتی چون «يسبح لله ما في السماوات و ما في الأرض» (قرآن – سورۂ جمعه آیه ۱) مورد تأکید و تأیید قرار گرفته است.
کمان، تیر و ترکش ویشنو
در دست چپ فوقانی من (ویشنو) که نشان قوه ی رهایی است، کمان قرار دارد که سمبل قوه ی تخیلی است که جهان از آن ظهور می کند.نام کمان ویشنو Sarnga از ریشه ی Sega به معنای عظمت حواس است. کمان را سمبل بخش رجس (Rajas) یعنی بخش تجلی حقیقت یگانه در وادی محسوسات و ریشه ی ادراکات حسی دانسته اند. تیرها و پیکان هایی که از طریق این کمان رها می شوند، سمبل انواع حواس هستند که با استناد بر هریک از آنها مرتبه ای از معرفت به نور تجلی آراسته میشود.به عبارت دیگر، پیکان ها واسطه ی دریافت حقیقت از عالم حقایق و تجلی آن در قالب حواس هستند و ترکش انبار اعمال است. کمان و ترکش ضمنا ابزار و آلات حرب نیز هستند که نشان جلال و قدرت ویشنو در نابودی شیاطین و در نتیجه، نگهبانی از نیکی و حق است.
گل نیلوفر
این گل در شبه قاره از تقدس خاصی برخوردار است. آب منشاء و مبداء حيات است و سمبل اقیانوس اولیه ای است که پراکریتی از آن نتیجه شده است. ریشه ی نیلوفر در کف آب قرار دارد و از قعر همین بی شکلی، گلی زیبا با کاسبرگ هایی منظم و متعدد در سطح آب می روید.گل نیلوفر سمبل جهان است و لایه های متعدد گلبرگ های آن نمایانگر ادوار مختلف جهانی (Kalpa) و مقاطع و مراتب گوناگون هستی است. هشت گلبرگ نیلوفر نشانه ی هشت جهت وجود است که پس از خلقت از قعر آبهای اولیه ظهور کردند.هشت جهت مورد بحث عبارتند از راست، چپ، جلو، عقب، بالا، پایین، برون و درون. ظهور نیلوفر از آبهای اولیه که عاری از هرگونه آلودگی بوده، نشانه ی خلوص، پاکی و نیروی بالقوه ی ستوه (Sattva) است که از درون آن قوه ی مقدس حیات (Dharma) و همچنین گلبرگ های دانش و معرفت (Jnana) ظهور می کند. معمولا فقط چند گلبرگ از لایه های متعدد نیلوفر شکفته و ظاهر است و مابقی گلبرگ ها یکدیگر را استتار کرده، در زیر گلبرگ های وسطی قرار دارند. این نشانه حقیقت ادوار متعدد آینده است که همواره بخشی از حقیقت به مرحله ی شکوفایی می رسد و هستی باردار غنچه هایی از حقایق در مراتب گوناگون است که در مواقع مناسب شکفته خواهند شد.گرز ویشنودر دست چپ تحتانی من (ویشنو) گرز قرار دارد که نشان وجودهای مستقل و فردی است.گرز ویشنو که Kamudaki نام دارد، سمبل دانش و معرفت اولیه نافذترین و موثرترین سلاح او است. لفظ کاموداکی (Kamudaki) به معنای مست کننده ی ذهن است و از عظمت علم لایتناهی ویشنو که برای اذهان ناقص غیرالهی قابل ادراک نیست حکایت میکند.قدرت این گرز، که آن را موثرترین سلاح نامیده اند، همان قدرت معرفت ويشنو است. هرگاه با آن حربه با دشمن رو به رو شود، قوای دماغی نیروهای اهریمنی در مقابل عظمت آگاهی و معرفت او چون ذهن مست ها بی ثبات و ضعیف می نماید.جوهر حیات هر موجودی میزان معرفت او است و گرز به عنوان نشان وجودها و جواهر فردی ذکر گردیده است. گرز را سمبل کالی (Kali)، خداوند زمان نیز گفته اند. همه چیز هر قدر توانمند و هر اندازه عظيم، در مقابل قدرت زمان، ناچيز و ضعیف و خوار است.ویشنو با در دست داشتن کالی در حقیقت کشنده ترین حربه ها را در دست دارد، سلاحی که هیچ کسی را یارای مقابله با آن نیست. گرز ویشنو به رنگ طلایی است و چنان سنگین است که کسی جز او توان حرکت دادن آن را ندارد.
حلقه ی موی عشق
بر روی سینه ی چپ ویشنو (جایی که قلب قرار دارد) حلقه ی مویی است به نام Sri_Vatsa. این حلقه ی مو به رنگ طلایی است و نشان عشق بی پایان و اتحاد جاودانی ویشنو با همسرش شرى (لکشمی) است.رنگ شرى (Sri) در علم الاساطير هندو طلایی ذکر شده و علت طلایی بودن این حلقه ی مو نیز همین است. عشق خام ترین، پاکترین و طبیعی ترین پدیده ی هستی است که میان خدایان، انسان ها و حتی میان انسان و خدا به صورت عبادت عاشقانه برقرار بوده و هست و لذا این حلقه ی مو سمبل همه ی انواع عشق و مظهر جهان طبیعی است.گردنبندهای ویشنو
ویشنو سه گردنبند بر گردن دارد:الف) وایجایانتی (Vaijayant): که تا زانوی وی پایین می آید. این گردنبند از پنج ردیف گل یا پنج نوع جواهر شامل زمرد، یاقوت، مروارید، الماس و یاقوت كبود که نماینده ی پنج عنصر حیات و پنج حس انسانی هستند، تشکیل شده است.ب) وانا مالا (Vanamala): حلقه ی گلی است مرکب از گل های معطر جنگلی که آن هم تا زانوی ویشنو آویخته است.ج. کاستویا (Kastubha): این گردنبند از آن دوی دیگر اهمیت بیشتری دارد. در جلوی این گردنبند یاقوت درشتی است که چون خورشید میدرخشد. این گوهر درخشان سمبل آگاهی (Conciousness) است که عناصر مشعشع و منور جهان یعنی خورشید، ماه، آتش و کلام تجلیات آن هستند. این گوهر درخشان جوهر روح خالص، پاک و بی آلایش جهان است.گوشواره، بازوبند و تاج ویشنو
ویشنو دو گوشواره به گوش دارد که به شکل حیوانات دریایی است و آنها را ماکارا (Makara) مینامند. گوش عضوی است که کسب دانش و معرفت از طریق آن صورت می گیرد. دو گوشواره سمبل دو نوع معرفت است: معرفت عقلی (Sankhya) و معرفت اشراقی (Yoga).بازوبندهای ویشنو از جنس ماده ی الهی است و مظهر سه هدف زندگی در تفکر هندویی میباشند. این سه هدف عبارتند از راستی و حقیقت، موفقیت و لذت.نیم تاج ویشنو که از حاکمیت او حکایت می کند، سمبل حقیقت عظیم و غير قابل درکی است که بالای سر ویشنو قرار گرفته و جهانیان از آن آگاه نمی توانند شد. شاید بتوان آن را سمبل نیروی مطلق بی شکل و بی صفتی دانست که گاه از آن با نام ایشور (Isvara) یا براهمن (Brahman) یاد کرده اند، چرا که او تنها حقیقتی است که میتواند بر فراز سر ویشنو قرار گیرد.حریر زرد و ریسمان مقدس
ويشنو و تجلیاتش (incarnations) همواره با حریر زردی که به دور کمر و کفل دارند و آن را Pitambara مینامند، در تمثالها ظاهر می شوند. این حریر زرد سمبل قوانین الهی مندرج در وداها است که تنها از طریق آن میتوان به حقایق الهی پی برد.ذات خدایی نامرئی (ویشنو) همواره از چشم سر پنهان است. نیل به درک مرتبه ای از جوهر نظام کائنات تنها از طریق واسطه ای که همان کلام مقدس است بر مخلوقات میسر است. همانگونه که حقایق الهی از لابلای خطوط مقدس وداها میدرخشند و جلوه می کنند، جسم سیاه رنگ ویشنو نیز از پس این حریر طلایی رنگ است که به مرحله ی ظهور تنزل می یابد.ریسمان مقدسی که به سینه و شانه ی ویشنو چون بند حمایل آویخته شده، مرکب از سه تار است که نشان سه حرف مقدس AUM میباشد.بادبزن، بیرق و چتر آفتابی ویشنو
بادبزن ویشنو نشان مراسم قربانی است. بیرق نشان عظمت و پایداری یک نظام حکومتی است و حکومت ویشنو تا قلمروهای دور تا خورشید و ماه گسترده است. این دو گره ی نورانی چون علم های منور پهنه ی هستی هستند و بیرق ويشنو نشان عظمت و جلال خورشید و ماه است.چتر آفتابی نشان استقامت استقرار امپراطوری ویشنو بر سرزمینی است که وایکونتا (Vaikunta) نام دارد. این واژه به معنی سرزمین بی انتها است و از گستردگی بینهایت قلمرو حکومتی ويشنو حکایت میکند. وایکونتا بهشت جاودانی ویشنو است که در آن از ترس و اندوه اثری نیست.از تعابیری که در توصیف وایکونتا آمده است می توان دریافت که قلمروی که بدان اشاره می شود، نه قلمرو جغرافیایی گره ی ارض است و نه گستره ی آسمان ها و کهکشان ها، بلکه در این جا سخن از ساحت و مرتبه ای است که فوق همه ی مراتب است و آن مرتبه «لاخوف عليهم ولا هم يحزنون» است. بهشت یک سالک حقیقی رسیدن به همین مرتبه است و سرزمین رویشنو دارای همین ویژگی است.شمشیر و غلاف ویشنو
شمشیر ویشنو نماینده ی حقیقت و معرفت ناب (Jnana) است. وجد و شعف واقعی منتج از وصال به حقیقت ناب است و نامرادی و رنج ارمغان های وادی جهالت و تباهی. از این رو شمشیر ویشنو Nandaka (منبع شادی) نام دارد. این حقیقت ناب و بی آلایش حربه ی ویشنو است.نانداکا را مظهر شیوا (خدای نابودی) نیز دانسته اند. همین درخشش برق حقیقت است که نمودهای تباهی را از هستی ساقط میکند. لیکن حقیقت این است که ظهور جهان و گردش آن تنها با اتکاء به نیروی علم و معرفت نیست، بلکه نیروهای ضد علم (Avidya) نیز در وجود این جهان همواره نقش اساسی داشته اند.از سوی دیگر، آنچه «آویدیا» نامیده میشود گرچه مفهوم عدم را در بردارد، ولی لزوما به معنای شر نیست. علم خود از تجليات خارجی و از عوارض این جهان است، وگرنه در مقام ابدیت چیزی نیست مگر خلاء مطلق و تاریکی محض.پس تاریکی مطلق و نور مطلق هریک نشانی از یکی از ساحات حقیقت هستند. شمشیر بعد تجلی حق است و غلاف که پوشاننده آن است، سمبل حقیقت در مرتبه ی خفیه آن میباشد.ارابه ویشنو
ارابه ی پرنده را می توان دومین مرکب ویشنو پس از گارودا به حساب آورد. ویشنو در برخی تمثالها و تصاویر سوار بر ارابه ای در حرکت دیده میشود. ارابه ی ويشنو نشان قدرت عمل ناشی از تفکر است. حواس پنجگانه از ذهن نشئت می گیرند.همانگونه که حواس با اشارات ذهن در بستر افکار تحریک میگردند و حرکت از آنها ظهور می کند، ارابه ی اعمال نیز با تسلط اراده به حرکت در می آید. این ارابه ی زرین و مرصع چون خورشید می درخشد و چهار اسب سپید و زیبا و نیرومند به نام های Saivya وMeghapuspa, Sugrivs و Balahaka آن را به پیش می برند.ارابه ران Daruka نام دارد. خداوند میتواند با این ارابه در آسمانها پرواز کند و در چشم به هم زدنی فرسنگها فاصله را درنوردد. کریشنا (تجلی هشتم ویشنو) بر این ارابه سوار می شود و در جنگ عليه دشمنان راستی از آن استفاده میکند و به سیر در زمین و آسمان می پردازد. وی پس از پایان جنگ برای بازگشت به آسمان ها و طی اعصار، بر پشت گارودا می نشیند.اگر این مطلب را دوست داشتید، با امتیاز دادن به آن از ما حمایت کنید.
[کل: میانگین: ]