قدم اول: درک انرژی منبع
همگی شما نسبت به واقعیتی که در آن زندگی می کنید بسیار مطمئن و آگاه اید و نسبت به بسیاری از شرایط زندگی خود با یکدیگر هم عقیده اید. مثلا می گویید: ما این اتاق را می بینیم اگر آن را اندازه بگیریم در مورد این اندازه با یکدیگر موافق هستیم. اندازه هایی مثل متر مربع و فاصله ها را می شناسیم و بیشتر ما در زمینه رنگ ها نظرات یکسانی داریم و در مورد خیلی چیزهای دیگر نیز با یکدیگر هم عقیده هستیم چون از حواس پنجگانه فیزیکی خود برای داشتن این ارتعاشات استفاده می کنیم.چیزی که از شما میخواهیم این است که افکار خود را حول این موضوع نگه دارید. میدانیم که کار آسانی نیست. چون محیط فیزیکی در نظر شما ابدی، سخت، ثابت و به شدت واقعی می آید. اما همه اینها ارتعاشاتی است که در جریان هستند. همه اینها تفسیراتی است که شما از مشاهدات خود دارید.چیزی که از طریق چشم های خود می بینید، چیزهایی که می شنوید، با سر انگشتان خود لمس می کنید، بو می کنید، مزه می کنید همگی تنها تفسیری ارتعاشی هستند. و چون این کار را برای مدت زیادی انجام داده اید و خیلی از افراد دیگر نیز همین کارها را انجام می دهند و با شما هم عقیده هستند، باعث می شود که احساس کنید در واقعیتی سخت و ثابت جای گرفته اید، موقعیتی فوق العاده که به شکلی محکم و استوار بر روی آن قرار دارید.می خواهیم بدانید واقعیتی که از نظر شما بسیار ثابت و محکم می باشد اصلا اینگونه نیست و همواره در حال تغییر و تحول می باشد. مقدار این تغییر و تحول بسته به میزان اجازه ای است که شما می دهید و به همین خاطر است که ما به آن هنر اجازه دادن می گوییم. برای همین از شما می خواهیم که از زاویه دید منبع به محیط فیزیکی و دنیای خود نگاه کنید.اگر از زاویه دید انرژی منبع به جهان خود نگاه کنید توجه شما از بخشهایی از زندگی و جهان خود که مورد علاقه تان نیست و نمی خواهید دوباره تکرار کنید و به فرزندان خود نیز یاد بدهید، برداشته می شود. و در عوض به بخش هایی توجه می کنید که آنها را می خواهید، دوست دارید ارتعاششان را فعال نگه دارید و می خواهید که قانون جذب به آنها پاسخ دهد.قدم دوم: باور به قانون جذب
احتیاجی نیست که نسبت به پاسخ قانون جذب نگران باشید. قانون جذب همیشه فعال است و همیشه پاسخ می دهد و این یعنی هر ارتعاشی که بفرستید جوابش را خواهید گرفت. اما چیزی که بیشتر شما نمی دانید این است که وجود شما از دو بخش تشکیل شده است و قانون جذب به هر دوی آنها پاسخ می دهد یک بخش از وجود شما بخشی کاملا غیرفیزیکی است که ابدی و بی پایان است و بخش دیگر بخشی فیزیکی می باشد که تا زمانی که این بدن فیزیکی باشد بخش فیزیکی نیز وجود دارد.چیزی که می خواهیم بدانید این است که بخش بزرگتر وجود شما غالب و برتر است از آنجا که قانون جذب نه تنها به کسی که قبلا بوده اید پاسخ می دهد بلکه به خود واقعی شما که در نتیجه حضور در این بدن فیزیکی ایجاد می شود نیز، پاسخ می دهد. آیا درک می کنید که تجربه های زندگی تان موجب می شود بخش بزرگتر وجود شما رشد و گسترش پیدا کند؟ انسان ها داستانی را تعریف می کنند که کاملا بی معنی و غیر عقلانی است. مثل اینکه منبع خود کامل است و به این خاطر من اینجا هستم تا بفهم چگونه باید کامل بشوم. انرژی منبع قوانینی را برای من وضع کرده است تا آنها را یاد بگیرم و من آنها را یاد میگیرم و با پشتکار به کمالی که خود منبع به آن رسیده است می رسم.می خواهیم بدانید منبعی که از آن صحبت می کنید همیشه همراه شما هست و نمی توانید از آن جدا گردید و انرژی منبع که در شما وجود دارد همواره با شماست. با احساسی که در لحظه دارید می توانید متوجه شوید که افکار شما تا چه اندازه اجازه حضور و هماهنگی با منبع را می دهند.هنگامی که نسبت به خود و یا دیگران احساس عشق دارید در هماهنگی کامل با انرژی منبع قرار می گیرید و اگر نسبت به خود و یا دیگران احساس خشم و یا عصبانیت و یا تنفر داشته باشید از این هماهنگی خارج می شوید. احساسات منفی نشان دهنده تناقض ارتعاشی است که میان خود واقعی تان و کسی که اجازه می دهید باشید، وجود دارد.قدم سوم: ایجاد ارتعاشات مثبت
احساسات منفی به هر میزانی که باشد نشان می دهد که شما دارید خود را از کسی که واقعا هستید دور می کنید. هنگامی که اجازه می دهید تا در این بدن و محیط فیزیکی خود موشک خواسته هایتان را که منبع نیز آنها را هدایت می کند، هدایت کنید احساس علاقه شدید، اشتياق، عشق، يقين، منعطف بودن و سرزندگی می کنید، احساس میکنید که انرژی زندگی در شما وجود دارد و عشق به زندگی در شما جاری است و این همان خود واقعی تان می باشد.اگر احساس ناامیدی، درماندگی، عصبانیت و یا بالاتر از آن خشم، سرخوردگی، ترس و یا افسردگی کنید خود را هر چه بیشتر و بیشتر از وجود واقعی تان دور می سازید، می خواهیم بدانید هر احساسی که دارید چه عشق باشد و یا ناامیدی هر احساسی که دارید نشان می دهد که در حال فرستادن چه ارتعاشی هستید و بر چه چیزی تمرکز می کنید.لحظه به لحظه و همواره از خود واقعی تان، از چیزهایی که واقعا می خواهید و از جاهایی که می خواهید بروید صحبت کنید. به عبارت دیگر سیستم هدایت گر احساسی در شما وجود دارد که همیشه همراهتان است و هنگامی که بتوانید آن را بخوانید و تشخیص دهید به شما کمک می کند.این سیستم شبیه به سیستم جهت یابی در وسایل نقلیه است. سیستم جهت یابی تشخیص می دهد که در کجا قرار دارید و جایی که می خواهید بروید را به آنها می گویید و سیستم فاصله میان مبدأ و مقصد را محاسبه می کند. سیستم هدایت گر احساسی شما نیز همین گونه عمل می کند.شاید در جایگاه فعلی تان پول کافی نداشته باشید یا روابط بسیار بدی در زندگی تان وجود داشته باشد و یا در شرایط فیزیکی و بدنی باشید که مورد رضایت شما نیست و یا حتی شما را می ترساند. شاید در جایگاه فعلی تان تضادهای زیادی را تجربه کنید و با آنها برخورد داشته باشید، اما همین موضوع باعث می شود تا موشک خواسته های خود را پرتاب کنید و به دنبال بهتر شدن وضعیتتان باشید.هرچه بیشتر ناخواسته های خود را تشخیص دهید می توانید بفهمید که چه خواسته هایی دارید و نتیجه آن نیز پرتاب بیشتر موشک خواسته هایتان است و انرژی منبع که درون شما هست نه تنها این خواسته ها را هدایت می کند بلکه از لحاظ ارتعاشی با وجود جدید و متعالی شما همراه میشود.سوالی که میخواهیم از شما بپرسیم این است که آیا چیزی که هم اکنون هستید نتیجه صحبتها و افکارتان است؟ آیا اجازه می دهید که با وجود خود در ارتباط باشید؟ آیا با کسی که زندگی آن را ساخته و شکل داده است ارتباط برقرار می کنید؟اگر جواب شما مثبت باشد احساس فوق العاده ای خواهید داشت و از نظر احساسی به هماهنگی رسیده اید و اجازه می دهید که با بخش بزرگتر خود همراه شوید و در نتیجه می توانید جهان را از زاویه دید منبع بنگرید، و هنگامی که احساس منفی دارید این قضیه برعکس می شود و با اینکه می دانیم آگاهانه این کار را انجام نمی دهید، اما با آن احساس منفی خود را از انرژی منبع جدا می کنید.اگر این مطلب را دوست داشتید، با امتیاز دادن به آن از ما حمایت کنید.
[کل: 4 میانگین: 3.5]